اواز پدر و مادری ترک زبان بدنیا آمده بود. توگجه شنبه شب هفته گذشته در مکدونالد افنباخ، شهری در نزدیکی فرانکفورت هنگامی که سه جوان اهل یوگسلاوی قدیم دو دختر را در دستشویی این رستوران اذیت می کردند. توگجه که به دستشویی می رود، با گریه و زاری این دو تا دختر رو برو می شود او بلافاصله به آنها کمک می کند و آنها را از دست جوانان نجات می دهد. بعدا جوانان با او در گیر می شوند و او را چنان می زنند که سرش بر زمین می خورد و فورا بیهوش می شود. با کمال تآسف توگجه با از دادن جان خود، دختران را نجات داد. اما تا کنون این دو ختر گر چه اخبار این جریان از رادیو، تلویزیون و روزنامه ها پخش شده است اما هنوز خود را معرفی نکرده اند. بر این گفته بیافزایم که، پلیس یکی از این جوانا ن را گرفته است اما دونفر دیگر هنوز فراریند. این دانشجوی عزیز از همان لحطه تا امروز در کما بوده است. مغرش از کار افتاده فقط قلبش می زند.دکترها به خانوده اش گفته بودند که هیچ امکان زنده شدن برایش نیست. فقط توسط کابلهای که به او وصل است قلبش کار می کند. امروز سر ساعت 8 شب قرار بوده این کار انجام شود، اما، مادرش نگذاشت .گفته که بگذارید تا ساعت 9 قلبش کار کند، بلاخره رأس ساعت 10 شب هنگام تولدش این عمل انجام گرفت و متأسفانه قلبش از کار افتاد. هم اکنون توگجه در اطاق عمل است چون چند سال پیش به خانواده اش گفته بوده زمانی که من مُردم، اعضای سالم بدنم را به نیازمندان اهداء کنید.هم اکنون چنین.....
امروز هم روزِ تولدش بود و هم روز وداع با او. از ساعت پنج و نیم بعد از ظهر امروز جمعه 29. نوامبر، حیاط بیمارستانی که توگجه در آن بستری بود شاهد حضورِ بیش از دو هزار انسان بود انسانهایی که آمده بودند شمع روشن کرده بودند تا در چشن تولد او و هم وداع با او،شرکت کنند. جمعیت در مقابل پنجره اطاقی که او در آن قرار داشت بشکل قلبی ایستاده بودند.
یادش گرامی باد. محمدامین کمانگر
یادش گرامی باد. محمدامین کمانگر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر