۱۳۹۳ تیر ۸, یکشنبه

چطور به رژیم آخوندی کمک نکنیم و چطور این هیولاء را از کره زمین محو کنیم؟



چیزی که انسان را از جانوران دیگر متمایز می کند، عواطف انسانی و احساسات ژرفی نیست که عوام آن را انسانیت می شمارند، زیرا این عواطف و احساسات چیزی جز همان غریزه های مشترک میان جانوران نیستند. انسان ذاتا شکارچی است و تاریخ طبیعی و نتیجه آن در جهان امروز، به خوبی ثابت می کند حاصل آنچه که جامعه انسانی با جهان اطراف خویش می کند، از خطرناک ترین بیماری ها و خون ریزترین درندگان وحشتناک تر است زیرا وجه تمایز انسان از بقیه جانوران، عواطف و احساسات نیست، بلکه زبان است و همین زبان ابزار اصلی ما برای غلبه بر موجودات بی زبان بوده است. وحشیگری و جهل از دل احساسات برخاسته اند اما منطق و خرد ابزاری برآمده از دل زبان هستند، اما هر سخنوری لزوما منطق و خرد ندارد. قرن ها پیش بشر آموخت با کمک زبان منطقی و خردمندانه بیاندیشد و در تصمیم گیری هایش به جای احساس و باورمندی، منطق و خردورزی را جایگزین کند. بشر همین که آموخت چگونه از منطق استفاده کند بنیان فلسفه، ریاضیات و علوم تجربی را پی ریزی کرد. اما با زایش هر کدام از این معارف، افرادی نیز پیدا شدند که بی منطق و با شور و هیجان خود را به یکی یا چندتا از این معارف آویختند. تجربه تاریخی نشان داده که این آمیزش نامیمون احساسات و خرد، از آن رو که احساسات احکامی به دور از منطق صادر می کند بسیار خطرناک است. مذهب یکی از فرزندان دورگه این عروسی ناهمخوان زبان و احساسات در غیاب منطق است.این فرزند دورگه زبان و احساسات نیز مانند دیگر عناصر جهان زنده در حال زایش است و هر از چندی پدیده هایی نوظهور می زاید که وحشیگری و خون ریزی آنها در تاریخ به یاد ماندنی می شود. جمهوری اسلامی و طالبان و داعش از جمله شوم ترین دورگه های زاییده شده در عصر کنونی هستند و باید آنان را به مثابه غده هایی سرطانی بر پیشانی بشریت تلقی کرد که دیر یا زود، می ترکند یا جراحی شان می کنند و جای خود را به زخمی می دهند و آن زخم نیز سرانجام التیام می یابد، اما چرا با وجود این زخم های فراوان، استعمار دست از بازتولید این هیولاهای ریز و درشت از درون مذهب برنداشته است؟ رژیم آخوندی برای گستراندن قلمرو وحشت خویش، به شیوه ای سازماندهی شده از ابزار خشونت و وحشیگری مذهبی استفاده می کند و تنها برگ برنده اش برای هراس افکندن در دل مردم ایران همین است. اگر رژیم آخوندی را با بشر ماقبل تاریخ مقایسه کنیم که زبان داشت ولی منطق نداشت باید منتظر خرابی هایی بیشتر از طرف این دورگه نوظهور باشیم مگر اینکه به نحوی بتوانیم در برابر این خطر مصونیت پیدا کنیم و بی شک یکی از مهمترین ابزارهای ملت ایران برای ایجاد مصونیت در برابر این خطر، کسب آگاهی است.
"رهایی با شکستن زندان درون آغاز می شود تنها بنیان رهایی آگاهیست آگاهی آگاهی"
 — with Houtan Kian and 36 others.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر