۱۳۹۳ آذر ۹, یکشنبه

بازداشت مهتاب افشاری، از مربیان عرفان حلقه


مهتاب افشاری، از مربیان عرفان حلقه، روز پنج شنبه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز پنج شنبه، ۶ آذرماه، مهتاب افشاری، از مربیان عرفان حلقه در محل برگزاری کلاس‌هایش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.
با توجه به این‌که ماموران مذکور، لباس شخصی بر تن داشتند، از ارگان بازداشت کننده‌ی خانم افشاری اطلاعی در دست نیست.
هم‌چنین در حین بازداشت وسایل شخصی نامبرده منجله لپ تاپ، کتاب‌ها و جزوات ضبط شده است.
شایان ذکر است که تا لحظه‌ی تنظیم این خبر اطلاعی از وضعیت و اتهامات وارده به مهتاب افشاری به دست نیامده است.

اسیدپاشی مردی به روی همسرش


به گزارش هرانا به نقل از ایرنا، فرمانده انتظامی شهرستان شهرضا گفت: این فرد به سبب اختلافات خانوادگی بر روی همسرش اسید پاشیده بود.
حمید امیرخانی افزود: ماموران انتظامی در پی آگاهی از وقوع این حادثه به محل اعزام و به بررسی موضوع پرداختند.
وی تصریح کرد: در تحقیقات مشخص شد فرد اسیدپاش، پیش از این نیز سابقه نزاع‌های متعدد خانوادگی داشته و دارای ناهنجاری‌های رفتاری است که پس از بروز اختلاف و درگیری با همسرش بر روی وی اسید پاشیده است.
وی افزود: متهم با تشکیل تیم‌های ویژه شناسایی و دستگیرشد.
فرمانده انتظامی شهرضا گفت: به فرد مصدوم آسیب جزئی وارد شده است.

برابری میزان مرگ ناشی از خشونت در زنان با مرگ ناشی از سرطان




دکتر محمدعلی اسفنانی، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس، در نشست تخصصی منع خشونت علیه زنان که به همت معاونت امور زنان و خانواده برگزار شد، با بیان اینکه کمتر از ۳۵درصد خشونت‌های خانگی در ایران به پلیس گزارش می‌شود، گفت: خشونت مرز نمی‌شناسد و تنها مخصوص جوامع عقب‌مانده نیست؛ به‌طوری‌که ۳۵درصد زنان اروپایی نیز در معرض خشونت قرار می‌گیرند. در ایران کمتر از ۳۵درصد از خشونت‌های خانگی به پلیس گزارش می‌شود و گاهی اصلا این تصور وجود ندارد که این رفتار درستی نیست و نباید آن را تحمل کرد. در تحقیقی که انجام شده بود مشخص شد که از ۱۸۰ موردی که زنان علیه خشونت‌های خانگی شکایت کرده بودند، ۱۲۸ مورد آن‌ها حاضر نشدند پیگرد قانونی صورت گیرد.
۹درصد زنان تهرانی از همسرآزاری رنج می‌برند
سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس خاطرنشان کرد: ۹درصد زنان تهرانی از همسرآزاری رنج می‌برند. با افزایش سن زوجین نیز میزان همسرآزاری افزایش می‌یابد. میزان همسرآزاری در مردانی که تحصیلاتشان بالاتر از لیسانس است کمتر می‌شود و در مردانی که کمتر از دیپلم هستند به میزان معناداری خشونت بیشتر است. زنان شاغل کمتر از زنان غیرشاغل خشونت را تجربه می‌کنند. در کشور ما بیشترین خشونت در مناطق روستایی دیده می‌شود، اما زنان برای حفظ خانواده، ترس از رسوایی یا آشنانبودن با حقوق خود این شرایط را تحمل می‌کنند.
اسفنانی گفت: در این تحقیق مشخص شد پنج‌درصد زنان وجود قهر و آشتی و خشونت را عادی تلقی کرده و قصد جدایی نداشته‌اند. ۵۲درصد زنان در زندگی خود دچار خشونت روانی و کلامی شده‌اند، ۳۷درصد در معرض خشونت فیزیکی قرار گرفته‌اند، ۲۷درصد در معرض خشونت‌های ممانعت از رشد فکری و اجتماعی بوده‌اند و ۱۰درصد نیز دچار خشونت جنسی شده‌اند. ۷۸درصد زنان گفته‌اند که هرگز قربانی خشونت جنسی نبوده‌اند که اگر این اظهارات درست باشد، آمار خوبی است. در ایران در زنان بین ۱۵ تا ۴۴ سال میزان مرگ ناشی از خشونت با میزان مرگ ناشی از سرطان برابر است. سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس گفت: پیشنهاد می‌دهم اقدامات ملی و محلی در راستای حل بحران تبعیض و خشونت و اصلاح فرهنگ توده مردم و مجریان قانون صورت گیرد. در شناخت مسایل زنان کاویدن ابعاد مساله یک ضرورت است. از سوی دیگر، حل مسایل زنان با محوریت عدم تبعیض، نیازمند یک فراسازمان است.
اولین خشونت علیه زن از سوی همسر است
یکی دیگر از سخنرانان این نشست هما داوودی؛ استادیار دانشگاه و رییس کانون وکلای دادگستری استان البرز بود. وی گفت: «اولین نوع خشونت به‌واسطه ارتکاب جرایم علیه زنان در خانواده از سوی همسر اتفاق می‌افتد. الان اگر یک مرد همسر خود را کتک بزند، محکوم به ایراد ضرب‌وجرح می‌شود. اگر فرد غریبه‌ای هم این کار را انجام می‌داد، همین مقدار مجازات داشت؛ در حالی‌که باید مجازات برای همسر تشدید شود. برخی جرایم فقط در خانواده اتفاق می‌افتد و قانونگذار باید آن‌ها را پیش‌بینی کند. مواردی مثل اعتیاد که مضر به حال خانواده است مجازات ندارد و زن فقط می‌تواند طلاق بگیرد، اما مجازات این مساله باید تشدید شود. بیکاری ناموجه مرد هم هیچ واکنش قانونی‌ای ندارد.

۱۳۹۳ آذر ۷, جمعه

نتایج طرح ملی درباره خشونت علیه زنان گم شد



معاون رئیس جمهوری در امور زنان و خانواده گفت: ۳۲ جلد کتاب نتایج حاصل از طرح ملی بررسی اشکال خشونت خانگی علیه زنان گم شده و هیچ نسخه‌ای از آن را در وزارت کشور و یا مرکز معاونت امور زنان و خانواده پیدا نکرده‌ایم.
به گزارش ایرنا، شهیندخت مولاوردی، پنجشنبه شب در همایش «جهانی عاری از خشونت علیه زنان» در دانشکده حقوق دانشگاه آزاد مشهد افزود: از زمانی که اولین بار در سال ۷۰ اولین مرکز امور زنان در دوره ریاست جمهوری آیت الله هاشمی رفسنجانی شکل گرفت موضوع زنان و خشونت علیه آنان در دستور کار قرار گرفت.
وی گفت: آن زمان بعد از اجلاس پکن برنامه عمل ملی زنان نوشته شد که یکی از مباحث آن خشونت بود و برنامه عمل سه ساله مربوطه هم تدوین شد اما با جابه جایی دولت و آمدن دولت اصلاحات برنامه عمل مربوط به دوره هاشمی کنار گذاشته شد.
وی افزود: در دولت اصلاحات کمیته ملی امحای خشونت علیه زنان در مرکز مشارکت زنان تشکیل شد و پس از جلسات متعدد به ضرورت انجام یک بررسی و پژوهش کلی در کشور در این حوزه رسیدند.
وی گفت: پروژه ملی بررسی اشکال خشونت خانگی از آن روز در ۲۸ استان کشور توسط وزارت کشور و دانشگاه‌های سراسر ایران انجام شد که ۳۲ جلد کتاب نتیجه این طرح است.
به گفته وی، از این تعداد ۲۸ جلد مربوط به گزارش‌های مراکز استانی است، سه جلد آن وضعیت خشونت خانگی از دیدگاه زنان به عنوان قربانی مورد بررسی قرار گرفته و یک جلد هم گزارش وضعیت خشونت خانگی از دیدگاه مردان به عنوان عاملان خشونت می‌باشد.
وی با بیان اینکه این طرح و بررسی در سطح ملی انجام شد، اظهار کرد: با اتمام دوره دولت هشتم این گزارش‌ها به کنار گذاشته شده و توسط دولت نهم و دهم مورد استفاده قرار نگرفت.
مولاوردی تصریح کرد: هم اکنون ما هیچ نسخه‌ای از این ۳۲ جلد گزارش را نمی‌توانیم در مرکز وزارت کشور و یا معاونت امور زنان پیدا کنیم.
وی توضیح داد: همزمان با این پژوهش ۳۲ نسخه‌ای، بررسی خشونت خانگی در پنج استان و شهرستان کشور شامل سیستان و بلوچستان، کردستان، بوشهر، گلستان و اسلام شهر انجام شد و عملا با همین هدف موضوع بررسی شد که یافته‌های این گزارش هم اکنون در دسترس نیست.
معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده ادامه داد: در واقع زمانی که این گزارش‌ها به اتمام رسید، همزمان با پایان دولت اصلاحات بود و کمیته ملی امحای خشونت هم منتظر دریافت این یافته‌ها عملا تا آن زمان کار خاص و برنامه‌ای را انجام نداده بود.
وی تاکید کرد: با پژوهش‌هایی که انجام شده در واقع نیازی به پژوهش مجدد و صرف وقت و هزینه و تعریف طرح مجدد وجود ندارد، باید تلاش شود نسخه‌ای از طرح ملی انجام شده را به دست آورده و به تحلیلی جامع از این وضعیت و نحوه مقابله با خشونت علیه زنان و کاهش آن برسیم.
مولاورد با اشاره به شرایط جهانی گفت: امروز به رغم همه تحولات جهان به ویژه در فناوری‌های نوین، ارتباطات و اطلاعات آنچه که تغییری در آن احساس نمی‌شود میزان اعمالی است که با عنوان خشونت علیه زنان رواج دارد.
وی ادامه داد: هم اکنون در جوامع توسعه یافته و در حال توسعه شاهد این پدیده جهانی هستیم، پدیده‌ای که مرزهای جغرافیایی و اجتماعی را در نوردیده و نه تنها از زندگی زنان رخت بر نبسته بلکه اشکال آن فرق کرده و در همه جا نمود دارد.
معاون رئیس جمهوری در امور زنان گفت: طبق آمار از هر سه زن یک نفر در مقطعی از زندگی خود از طریق خشونت فیزیکی، جسمی و روانی و جنسی از تجاوز و خشونت خانگی گرفته تا آزار و توهین در محل کار و تهدید در فضای مجازی رنج می‌برد.
وی گفت: این پدیده به حدی گسترده است که از عام‌ترین انواع نقض حقوق بشر و مانعی در رشد و امنیت صلح محسوب می‌شود.
وی ریشه اصلی آن را ساختارهای مردسالارانه جوامع دانست و گفت: از خانواده که نخستین مکان آغاز خشونت است شروع می‌شود، چنانکه افراد خشن امروزی، کودکان قربانی و یا شاهدان خشونت دیروزی هستند.
وی ادامه داد: واقعیت دیگر اینکه موارد خشونت علیه زنان گزارش نمی‌شود و وقتی موارد آن گزارش نشود در آمار‌ها هم گنجانده نمی‌شود و عزم و اراده‌ای هم در اکثر کشور‌ها در این رابطه وجود ندارد از این رو آمار درستی هم برای مقابله با این امر نیست.
مولاوردی با اشاره به سخنان دبیرکل سازمان ملل در بحث جلوگیری از خشونت گفت: در واقع امروز مسوولیت مقابله و پیشگیری از آن متوجه همه ما و مشارکت همه اقشار و بخش‌ها است.
وی تصرح کرد: باید همبستگی جهانی و ملی ایجاد شود به ویژه از سوی نیمی از جمعیت جهان یعنی مردان برای حمایت نیمی دیگر که زنان هستند.
وی گفت: تا زمانی که این همکاری و مشارکت ایجاد نشود، روند رو به رشد خشونت علیه زنان ادامه می‌یابد و شاهد قطع این فرآیند نخواهیم بود.
این مسوول با بیان اینکه افکار و سنت‌هایی که این خشونت‌ها را تشویق، انکار و یا تحمل می‌کنند از دیگر مباحثی است که باید متوقف شود، افزود: باورهای غلط باید شکسته شده و به سمت یک برنامه ریزی درست حرکت کرد.
وی ادامه داد: با وجود کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان و اسناد و قوانین جهانی مختلف در حوزه مقابله با خشونت علیه زنان، این موارد تاکنون کارآیی لازم را نداشته و مشارکت و اجماع همگانی در این زمینه ضروری است.
وی با بیان اینکه مقابله با این پدیده عزم ملی می‌طلبد، گفت: در قبال خشونت علیه زنان همه اعم از آموزش و پرورش، آموزش عالی، رسانه‌ها، دستگاه‌ها و غیره مسوول هستند و همه باید در یک برنامه مشترک این پدیده را هدف قرار داده و به نتیجه برسانند.
همایش جهانی عاری از خشونت علیه زنان به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه آزاد مشهد و جمعی از وکلای زن کانون وکلای دادگستری استان و فعالان اجتماعی برپا شد.

مردسالاری (Patriarchy)



کاری از مانا نیستانی


۱۳۹۳ آذر ۶, پنجشنبه

بیانیه نسرین ستوده در پایان اولین ماه تحصن در مقابل کانون وکلا


 نسرین ستوده پس از یک ماه تحصن در مقابل کانون وکلای دادگستری در اعتراض به حقوق تضییع شده خود به این مناسبت بیانیه ای صادر کرده است، متن کامل این بیانیه عینا در پی می آید:
هموطنان و فعالان حقوق بشر
یک ماه از آغاز تحصن‌ام در مقابل کانون وکلای دادگستری با همراهی مداوم فخری شادفر و فرهاد میثمی و حمایت شخصیت‌ها و فعالان مدنی و سیاسی و هموطنان عزیز، در اعتراض به رای صادره مبنی بر تعلیق‌ام از حرفهٔ وکالت می‌گذرد. اکنون لازم می‌دانم توضیحات زیر را به هموطنان و فعالان حقوق بشر بدهم:
۱- اینجانب به این دلیل تحصن در مقابل ساختمان کانون وکلا را انتخاب کردم که در ‌‌نهایت رای صادره علیه من، از سوی دادگاه انتظامی کانون وکلا صادر شده است، و البته امیدوارم مدیران کانون طبق منطق و تجربهٔ حاکم بر فعالیت‌های مدنی، از این فرصت برای تقویت استقلال کانون بهره برداری نمایند، تا شاهد زندانی شدن وکلایی چون سلطانی، سیف‌زاده، اسلامی، یداللهی، دانشجو، نوری و… که بر سوگند شرافتشان پافشاری کردند، نباشیم و مصونیت شغلی وکلا از آنان باز ستانده نشود.
۲- از‌‌ همان روز‌های آغاز تحصن‌ام، نهادهای بین المللی متعددی از جمله اتحادیه بین المللی وکلا ی دادگستری از کانون وکلای دادگستری تهران خواسته‌اند، جهت اثبات استقلال کانون، فورا نسبت به لغو حکمی که مستند به رایی ناعادلانه است، اقدام نماید.
کانون وکلای دادگستری مرکز تاکنون از توصیه‌های اتحادیهٔ بین المللی وکلا خودداری کرده و حکم مذکور را برای اجرا به دادسرای کانون ارسال کرده است.
۳- هر چند اعتقاد راسخ دارم کانون باید پاسخگوی رای ناعادلانه‌ای باشد که صادر کرده است، معهذا با مغتنم دانستن استقلال نسبی کانون وکلا اعلام می‌دارم اعتراض اصلی اینجانب به وزارت اطلا عات است که به من و کانون وکلا فشارهای فراوانی را وارد نموده و چند روز پس از شروع تحصن‌ام، بدون حکم قانونی مبادرت به بازداشت اینجانب نمود.
من یک شهروندم!
شهروندی ایرانی!
وعضوی ازجامعهٔ وکالت!
بنا براین حق دارم در اعتراض به اعمال فشار بر نهادی صنفی دست به تحصن بزنم و از حکومت کشورم می‌خواهم این حق را برای همهٔ شهروندان به رسمیت بشناسد.
و از مدیران کانون وکلا نیز می‌خواهم نسبت به لغو و زدودن آثار از حکم صادره که منجر به سلب مصونیت شغلی از وکلا و باز گذاشتن هر چه بیشتر دست زیاده خواهان نسبت به کانون می‌گردد، اقدام شایسته به عمل آورند.
به امید استقلالی شایسته برای کانون وکلا
نسرین ستوده
آذر/۹۳

مخالفت دوباره با مرخصی ساجده عرب‌سرخی


به گزارش هرانا به نقل از کلمه، این مادر زندانی که فرزند خردسالش در پنج ماه گذشته از همراهی مادر محروم بوده است، بار دیگر با مخالفت نهادهای امنیتی و مقامات بالا‌تر! با مرخصی خود رو به رو شده و این در حالی است که گفته می‌شود مسئولان دادستانی با مرخصی وی موافقت کرده بودند.
این روزنامه نگار زندانی نزدیک به پنج ماه است که برای اجرای حکم غیابی خود در بند زنان زندن اوین و به دور از فرزند خردسالش به سر می‌برد. او همزمان با بازگشتش به ایران، به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال حبس محکوم شد، آن هم در حالی که ابلاغیه دادگاه به دست او نرسیده بود و از تشکیل دادگاه خبر نداشت.
ساجده عرب سرخی پس از بازگشت به ایران، با پرونده دومی نیز مواجه شد که از سوی سپاه تشکیل شده بود و هم اکنون در مرحله رسیدگی در دادگاه است.
وی درحالی در پرونده اول به تبلیغ علیه نظام محکوم شده که مصداق این اتهام برای او، نگارش چند دل‌نوشته برای پدرش در دوران بازداشت او در سال ۸۸ عنوان شده بود. آن حکم به صورت غیابی صادر شد و دادگاه حتی پس از درخواست واخواهی وی نیز امکان تجدید محاکمه و دفاع عادلانه را از او سلب کرد.
پیش از این در شهریور ماه؛ دادستانی با مرخصی این مادر دربند، برای حضور در کنار فرزندش در روز اول مهر و بازگشایی مدارس موافقت کرده بود، اما گفته شد که نهاد دیگری با مرخصی او مخالفت کرده و این بار نیز گفته می‌شود با وجود موافقت دادستان تهران، بازهم نهادهای امنیتی با مرخصی عرب سرخی مخالفت کرده‌اند.

فدراسیون حقوق بشر: ممانعت از سقط جنین خشونت علیه زنان است

 فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر با صدور بیانیه‌ای در آستانه روز جهانی محو خشونت علیه زنان، ممانعت از حق سقط جنین را «خشونت علیه زنان» توصیف کرد.
در این بیانیه که روز چهارشنبه، پنجم آذر، در وب‌سایت این فدراسیون منتشر شده، آمده است که «قوانین سرکوبگری که دسترسی به سقط جنین را جرم می‌انگارند هنوز در تمام قاره‌ها جاری و ناقض جدی حقوق زنان هستند».
فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر با اشاره به قوانین موجود علیه سقط جنین و مجازات‌های مربوط به این کار در کشورهای مختلف آسیایی، آمریکایی، اروپایی و آفریقایی افزوده است که این قوانین «با محدود کردن یا محو حق زنان برای کنترل بر بدنشان، حق سلامتی و زندگی زنان را نقض می‌کنند».
عبدالکریم لاهیجی، رئیس این فدراسیون، با «خشن و مرگبار» توصیف کردن این قوانین گفته است: «آن‌ها نه تنها بدن زنان را کنترل می‌کنند، بلکه زنان را ناچار می‌کنند به سقط جنین زیرزمینی و ناامن و همراه خطرهای جدی برای سلامتیشان متوسل شوند که گاهی زندگی آن‌ها را به خطر می‌اندازد. در مورد دختران کم‌سن و سال، گذراندن کامل دوره حاملگی می‌تواند لطمه‌های بلندمدتی به بدنشان وارد کند و آینده‌شان را به خطر بیندازد.»
خدیجه شریف، هماهنگ‌کننده گروه اقدام حقوق زنان در فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر، نیز در این باره گفته است: «محکومیت کیفری به خاطر سقط جنین زیرزمینی به شمار قربانیان در میان زنانی که در شرایط تحمل‌ناپذیر زندگی می‌کنند، می‌افزاید.‌‌ همان طور که سازمان ملل ملزم کرده، این قوانین بی‌معنی باید فوری ملغا شوند.»
قوانین ایران نیز محدودیت‌های زیادی برای سقط جنین در نظر گرفته‌اند و بر اساس آن‌ها، سقط جنین تنها در شرایط خاصی مجاز است.
این در حالی است که علی‌اکبر سیاری، معاون وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، در تیرماه سال جاری، از انجام سالانه ۲۲۰ هزار سقط جنین در ایران خبر داد و گفت که «فقط هفت هزار مورد از این سقط جنین‌ها مجوز دارند».

۱۳۹۳ آذر ۵, چهارشنبه

ممانعت از حضور فریبا کمال‌آبادی در مراسم ازدواج دخترش


فریبا کمال آبادی از زندانیان بهایی با مخالفت نهادهای امنیتی از حضور در مراسم عروسی دخترش محروم شد.
به گزارش هرانا به نقل از جرس، این زندانی عقیدتی که به بیست سال حبس محکوم شده، از هفت سال قبل بدون حتی یک ساعت مرخصی در زندان اوین نگهداری می‌شود.
اما در حالی که ماموران زندان و مسئولان قضایی با مرخصی وی برای حضور در مراسم عروسی دخترش موافقت کرده بودند، نهادهای امنیتی اجازه رفتن وی به مرخصی را ندادند.
ماموران امنیتی نه تنها از مرخصی وی جلوگیری کردند، بلکه برخلاف عرف زندان حتی اجازه ندادند وی با دخترش ملاقات حضوری داشته باشد و مراسم عقد آن‌ها در زندان و در حضور مادرش برگزار شود.

خبرگزاری هرانا 

نه به خشونت علیه زنان


گوهر عشقی، مادر ستار بهشتی، به مناسبت «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» با عکسی از اعتراض اش نسبت به خشونت با مجموعه تصاویر «نه به خشونت علیه زنان» همراه شده است.

گردش خیابانی مجرمان…..



کاریکاتوری از توکا نیستانی

۱۳۹۳ آذر ۳, دوشنبه

هتک حرمت و آزار جسمی زندانی زن مسیحی در زندان اوین




یک زندانی زن مسیحی که برای اولین بار از زمان محکومیت خود به مرخصی آمده بود در هنگام بازگشت مجدد به زندان به طرز آزار دهنده و غیر متعارف جنسی توسط ماموران زن زندان اوین مورد بازرسی قرارگرفت، وی به دلیل این عمل وقیحانه ماموران زندان دچار ناراحتی روحی شدیدی شده است.
به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران (محبت نیوز) ، "مریم نقاش زرگران" با نام ( نسیم) زندانی زن مسیحی محبوس در بند ( زنان) زندان اوین، طی هفته گذشته هنگام بازگشت از مرخصی چهار روزه خود، در هنگام ورود مجدد به زندان اوین مورد بازرسی آزار دهنده و غیر متعارف جنسی توسط ماموران زن زندان اوین قرار گرفت و به این خاطر دچار ناراحتی روحی شدیدی شده است.
بنا بر این گزارش وی از ۱۷ آبان ماه ۱۳۹۳ تا عصر چهارشنبه ۲۱ آبان (۱۲نوامبر۲۰۱۴) برای اولین بار پس از ۱۷ ماه زندانی بودن به مدت چهار روز به مرخصی رفته بود، که پس از بازگشت به زندان با رفتار غیر معمول زندانبانان زن مواجه شد که به زور او را وادار به در آوردن همه لباسهایش و لخت شدن کامل در جلوی چشم بقیه کردند.
این زندانی مسیحی که از این درخواست بی شرمانه و غیر معمول ماموران بند به شدت شوکه شده بود، کمی بعد با مامورانی روبرو شد که به زور وی را مورد بازرسی ( بدنی ) قرار دادند. آنها طی این عمل غیر متعارف خود، به طرز وقیحانه ای از او هتک حرمت کردند و وی را تا جای ممکن آزار جسمی و شکنجه روحی رساندند.
پیش تر "مریم" به دلیل عارضه قلبی و وخامت حال جسمانی اش در هفتم مهرماه ۱۳۹۲ به تشخیص پزشکان بهداری اوین به بیمارستان مدرس تهران منتقل شده بود. وی که سابقه عمل جراحی در ناحیه قلب را نیز دارد، از آن زمان به دلیل فشارهای روحی و روانی درون زندان دچار نارسایی مجدد قلبی نیز شده بود.
لازم به یاد آوری است که مریم نقاش زرگران بانوی نوکیش مسیحی ۳۶ ساله نخستین بار در اوایل زمستان سال ۱۳۹۱به جرم «اقدام علیه امنیت ملی» بازداشت شد. وی در ۱۷ دیماه ۱۳۹۱ به پلیس امنیت احضار و پس از مراجعه به مدت سه روز در ساختمان وزرا تحت بازداشت موقت قرار گرفت. این شهروند مسیحی پس از بازجوییهای مقدماتی از ساختمان وزرا به زندان اوین منتقل گردید و پس از طی مراحل بازپرسی، پرونده وی را برای رسیدگی به دادگاه انقلاب اسلامی فرستادند.
خانم نقاش زرگران پس از تشکیل دادگاه در شعبه 28 دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی محمد مقیسه به جرم « فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور به چهار سال زندان محکوم می شود». این حکم در دادگاه تجدید نظر تغییری نکرد. " مریم" در تاریخ 24 تیرماه سال 1392 برای اجرای حکم فراخوانده شد و از آن زمان تاکنون در بند نسوان زندان اوین به سر می برد.
لازم به ذکر است تاکنون از سوی مسئولان زندان و یا ماموران هیچگونه توضیحی که چرا چنین رفتاری با وی داشته اند داده نشده است.
این عمل زشت و چندش آور ماموران امنیتی زن زندان اوین در حالی صورت گرفت که حداقل در طی دوسال گذشته سابقه ای از رفتار مشابه در آن زندان برای زنان حداقل گزارش نشده بود.
- عمل وقیحانه ایی که پیشتر نیز تکرار شد
بر اساس این گزارش پیشتر نیز در نهم آبان ۱۳۹۱ حدود ۲۰ زن از نیروهای گارد یگان حفاظت زندان اوین با ورود به حریم خصوصی و شخصی زندانیان سیاسی باعث بر هم زدن نظم و سلب آسایش آنان شده و پس از یورش به بند سیاسی بانوان، زندانیان زن را به شکل توهین آمیزی مورد بازرسی بدنی قرار دادند.
جالب توجه این بود که در بازرسی دوسال پیش نیز فقط زنانی در بند نسوان اوین مورد تعرض قرار گرفتند که از زندانیان سیاسی و عقیدتی محسوب می شدند و با زندانیانی که برای جرمهای عمومی در بازداشت یا زندان بسر می بردند کاری نداشتند.
گفتنی است این یک روش معمول در زندانهای جمهوری اسلامی است که برای زهر چشم گرفتن از زندانیان سیاسی و عقیدتی آنها را به اشکال گوناگون مورد آزار جنسی قرار می دهند تا تحقیرشان کرده و به اصطلاح ماموران زندان آنها را بشکنند تا شاید از عقاید خود دست بردارند.
این حرکت در آن زمان با اعتراض شدید زندانیان زنی که مورد تعرض قرار گرفته بودند و همبندان آنها روبرو شد. تا جائی که برخی از آنها اعتصاب غذا کردند و سازمانهای مدافع حقوق زندانیان و حقوق بشر هم در اعتراض به این اعمال طی بیانیه ایی آن را محکوم کردند.
آئین نامه داخلی زندانها هرچند اجازه بازرسی بدنی زندانیان را به ماموران می دهد، اما در مقررات نوشته شده زندان بازرسی بدنی برای معتادان و افرادی که شبهه فعالیتهای قاچاق در مورد آنها وجود دارد اعمال میگردد نه برای همه.

هزاران مورد کودک‌آزاری تنها در چند ماه


معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، خبر داده که ۱۷ درصد تماس‌های برقرار شده و مرتبط با خط اورژانس اجتماعی (۱۲۳) از ابتدای سال ۹۳ تا کنون، در ارتباط با «کودک آزاری» و «همسرآزاری» بوده است. حبیب‌الله مسعودی‌فرید با اشاره به آمار تقریبا یکسان کودک‌آزاری در دختران و پسران گفته است که اغلب کودکان آسیب‌دیده در سنین زیر پنج سال هستند؛ چرا که فرد در این سنین آسیب‌پذیر‌تر و دارای قدرت دفاعی کمتری است.
به گزارش هرانا به نقل از روز آنلاین؛ معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی به صورت جزئی‌تر نیز اعلام کرده از مجموع ١٢٠ هزار تماس در هشت ماه نخست سال ٩٣، ۹ درصد مربوط به کودک آزاری و هشت درصد مربوط به همسر آزاری بوده است. یک محاسبه سرانگشتی بر مبنای این آمار نشان می‌دهد که در این مدت، حدود ۹ هزار و ۶۰۰ مورد همسرآزاری و ۱۰ هزار و ۸۰۰ مورد کودک آزاری تنها به این مرکز گزارش شده است؛ آماری که به طور قطع نشانگر تمام موارد به وقوع پیوسته در کشور نیست. این مقام سازمان بهزیستی هم تاکید کرده که آمارهای مرکز اورژانس اجتماعی فقط در ارتباط با تماس‌هایی است که با این مرکز انجام شده و برای مثال نمی‌تواند نشان‌دهنده میزان شیوع کودک‌آزاری یا همسرآزاری در کشور باشد.
آمار دقیقی در خصوص موارد کودک‌آزاری در ایران وجود ندارد اما آنچه عنوان می‌شود، بنا به اذعان مسئولان و کار‌شناسان تنها بخشی از فاجعه است. کار‌شناسان معتقدند در مقابل یک مورد کودک آزاری که فاش می‌شود، حداقل ۲۰ مورد دیگر پنهان می‌ماند.
 خانه‌ای که امن نیست
اگر خواننده بخش حوادث رسانه‌ها باشید حتما با موارد زیادی از کودک‌آزاری روبه‌رو شده‌اید؛ کودکانی که بسیاری از آنان نه در کوچه و خیابان و توسط یک غریبه، که در محیط خانه و توسط پدر و مادر، نامادری و ناپدری، خواهر و برادر و… آزار می‌بینند. بنا بر آمارهای رسمی بیش از ۹۰ درصد کودک آزاری‌ها در محیط خانه اتفاق می‌افتد و ۸۰ درصد کودک آزاری‌ها توسط والدین معتاد صورت می‌گیرد. عامل ۴۸درصد موارد کودک آزاری ثبت شده در ایران پدران و عامل ۲۳ درصد این موارد، مادران بوده‌اند. بهشید ارفع‌نیا، عضو انجمن حمایت از حقوق کودکان اخیرا با اشاره به افزایش جرایم جنسی علیه کودکان به صورت پنهان گفته است: «در برخی موارد تجاوز به کودک از طرف کسانی است که رابطه نزدیکی با کودک دارند و حتی ممکن است از محارم او نیز باشند.»
به گفته این فعال حقوق کودکان، به دلیل اینکه بیشتر سوءاستفاده‌های جنسی علیه کودکان هنگامی روی می‌دهد که این کودکان در سنین پایین هستند، حتی ممکن است متوجه این مسائل نشوند و در مواردی هم در صورت عنوان کردن با تهدید مواجه می‌شوند.
این در حالی است که قانون موجود از کودکان آسیب‌دیده در مواجهه با پدران و مادرانی که کودکان بی‌پناه‌شان را آزار داده‌اند، حمایت نمی‌کند. علی نجفی توانا وکیل دادگستری و استاد دانشگاه در این مورد به ایلنا گفته است: «اکنون قانونی برای مورد آزار قرار گرفتن کودکان توسط والدین نداریم، در حالی که می‌دانیم که بیشترین ایذاء‌ و اذیت را والدین نسبت به فرزندان دارند. جالب است که بدانید که قتل طفل توسط پدر، قابل مجازات قصاص نیست. البته آزار و اذیت فرزندان توسط والدین تنها به علت ضعف قانون نیست و علت آن را باید در ضعف فرهنگ، مسائل اقتصادی، مسائل تربیتی و ناآگاهی والدین جستجو کرد. هرچند که در صورت وجود قانون مانع، یعنی قانونی که والدین را برای انجام تنبیه غیر متعارف، قابل مجازات تلقی کند، ما می‌توانستیم با بخشی از این جرایم مبارزه کیفری کنیم.»
فهیمه حاج محمدعلی، وکیل پایه یک دادگستری و فعال حوزه کودکان پیش‌تر با ابراز نگرانی از روند رو به افزایش کودک‌آزاری در کشور به «روز» گفته بود: «همانطور که می‌دانید مردان بیشتر از زنان دست به کودک آزاری می‌زنند، اما سئوال اینجاست که چرا مادر شاهد آزار دیدن فرزندش و خودش است و باز هم تحمل می‌کند؟ چون قانون حمایتی از زن نمی‌کند. مادر اگر بخواهد طلاق بگیرد و از محیط خشن خانه خارج شود، دست و پایش بسته است.»
این حقوقدان معتقدست نمی‌توان گفت اگر برای کودک آزاری اشد مجازات را در نظر بگیریم، این «پدیده شوم» متوقف خواهد شد: «کار آموزشی و فرهنگی هم باید انجام بشود. قوانین طلاق باید اصلاح بشود، باید آن قدر از زنان سرپرست خانوار حمایت بشود که زن از طلاق نترسد و به هر قیمتی زندگی با همسرش را تحمل نکند. چه حمایتی از زن می‌شود که بیاید آزادانه اعلام بکند که خودش و فرزندش مورد آزار قرار می‌گیرند؟ از آن سو آیا برای پدری که از روی نا‌آگاهی دست به خشونت علیه کودکش می‌زند و یا رفتار پدر و مادر خودش را تکرار می‌کند، کلاس‌های آموزشی برگزار می‌شود؟ آیا خانواده را روان‌درمانی می‌کنند؟ به جد معتقدم نقشی که قوانین حمایتی در کاهش پدیده کودک‌آزاری دارد، قوانین بازدارنده ندارد.»
کار‌شناسان بسیاری معتقدند مجازات‌ها به تنهایی کافی و بازدارنده نیستند. در عین حال نهاد‌ها و سازمان‌های حمایتی نیز آنقدر ظرفیت ندارند که تمام کودکان قربانی کود‌ک‌آزاری را تحت پوشش قرار دهند.
 گزارش یک کودک‌آزاری
شاید بتوان مهم‌ترین دستاورد پیوستن ایران به کنوانسیون حقوق کودک را بازتاب اخبار مربوط به کودک آزاری در رسانه‌ها دانست. با کمرنگ شدن خط قرمز انتشار اخبار مربوط به کودک آزاری، بسیاری از شهروندان با خواندن گزارش و اخبار کودک آزاری در معرض این آگاهی قرار می‌گیرند که هنگام اطلاع از وقوع چنین مواردی در همسایگی خود، سکوت نکنند و برای نجات قربانی خردسال هرچه سریع‌تر مراجع قضایی و نظامی را مطلع کنند. برای گزارش موارد کودک‌آزاری شماره تماس‌هایی هم در نظر گرفته شده است.
علاوه بر شماره ۱۲۳، سامانه اورژانس اجتماعی که شهروندان می‌توانند موارد کودک‌آزاری، همسرآزاری، سالمندآزاری و خودکشی را گزارش دهند، ۴۲۱۵۲ شماره جدید انجمن حمایت از حقوق کودکان نیز آماده دریافت گزارش‌های مربوط به کودک‌آزاری است. فرشته صدر نوری عضو این انجمن چندی پیش با اشاره به اینکه تلاش‌های فراوانی شده تا تماس با مرکز برای کودکان راحت‌تر و به‌خاطر سپردن آن آسان‌تر باشد، گفته بود: «این شماره که تمام اعدادش تنها در ۲ ردیف اول شماره‌های تلفن قرار دارد، و حتی با شکل می‌تواند در ذهن کودکان ماندگار شود، باعث شده میزان تماس‌ها با مرکز افزایش یابد.»

کارتن‌خوابی زنان پدیده نوظهور


پدیده کارتن‌خوابی پدیده‌ای نوظهور در کشور ماست و در مواردی باعث شده است که زنان کارتن‌خواب روابط پرخطری داشته باشند و به‌دلیل عدم دسترسی به امکانات، از جمله پیشگیری از بارداری و کنترل آن به بارداری آنها منتهی شود که باعث تولد فرزندان شده و باعث شود این چرخه ادامه پیدا کند.
کارتن‌خوابی زنان پدیده نوظهور
آسیب‌های اجتماعی و همچنین دلایل افزایش تعداد کارتن‌خواب‌های زن در تهران تک‌عاملی نیست بلکه چند عامل در این بین دخیل هستند. یکی از شاخص‌هایی که می‌شود به آن اشاره کرد ابتلای بانوان به اعتیاد است که باعث می‌شود زنان از محیط خانواده خود طرد شوند. در مواردی نیز زنان معتاد به دلیل وضعیت جدیدی که با آن روبه‌رو هستند محیط خانواده خود را ترک می‌کنند. اعتیاد در این افراد باعث می‌شود که آنها برای تامین مواد و دسترسی به آن اقدام به کارهایی کنند که خانواده توانایی قبول آن را نداشته باشد. این افراد ممکن است از جمله افرادی باشند که مدت زمان زیادی از اعتیاد آنها گذشته باشد و در این کار تازه‌کار نباشند که این موارد باعث می‌شود آنها به خیابان‌ها رانده شوند. پدیده کارتن‌خوابی پدیده‌ای نوظهور در کشور ماست و در مواردی باعث شده است که زنان کارتن‌خواب روابط پرخطری داشته باشند و به‌دلیل عدم دسترسی به امکانات، از جمله پیشگیری از بارداری و کنترل آن به بارداری آنها منتهی شود که باعث تولد فرزندان شده و باعث شود این چرخه ادامه پیدا کند. وقتی آسیبی توسط یک مسئول ذکر می‌شود و آماری در این رابطه داده می‌شود، قدمی جدی برای دیده شدن این آسیب است. در قدم بعدی باید به ذکر آمار اکتفا نکرد زیرا، وجود سه هزار زن کارتن‌خواب باعث ایجاد مشکلاتی برای خود آنها و دیگران می‌شود که برای کاستن آنها نیاز به برنامه ریزی‌های مشخص داریم. در بعضی از اماکن شهر گرمخانه‌هایی تعبیه شده است که متاسفانه دارای ساعت مشخصی برای پذیرش افراد و ساعات معینی برای ترک محل است. این اقدامات تا حدی برای کارتن‌خواب‌ها از نظر گریز از سرما مطلوب است اما، این گرمخانه‌ها با ظرفیت و تعداد کارتون‌خواب‌های شهر تهران مطابقت ندارد و ایجاد این اماکن عملی بسیار کوچک برای کاهش این افراد است. بانوان به‌دلیل نوظهوربودن این آسیب اجتماعی هنوز راه حفاظت از خود را در مکانی به غیر از چارچوب خانوار فرانگرفته‌اند و این کار باعث ایجاد آسیب‌های متعددی به آنها می‌شود. اقدام در راستای کاهش و حفاظت زنان کارتن‌خواب نیاز به کارهای فراوان و کمک شهرداری دارد. در مرحله اول با اسکان شبانه این افراد در گرمخانه‌ها برای استفاده از آب گرم و دسترسی به پزشک و تهیه لباس‌های جدید می‌توان از فراگیرشدن این معضل جلوگیری کرد. نیازهای اولیه برای این افراد حائز اهمیت است و شهرداری و نهادهای دیگر در برآورده کردن این نیازها نقش به‌سزایی دارند. استفاده از نهادهای مدنی و یاری گرفتن از سازمان‌های ذیربط و مشارکت اجتماعی در این زمینه می‌تواند از راه‌هایی باشد که کارتن‌خوابی در کشور را ابتدا پیشگیری و سپس ریشه‌کن کند. بیشتر تعداد این کارتن‌خواب‌ها در منطقه 12 تهران حضور دارند و به همین دلیل نیز شهرداری منطقه 12 باید نگاه جدی همراه با آسیب‌شناسی نسبت به این مساله داشته باشد. با توجه به نزدیک شدن فصل سرما زنان کارتن‌خواب بیشتر از گذشته نیاز به مکانی برای حضور دارند و به همین دلیل نیازمند کارهای سریع و جدی هستیم تا حداقل نیازهای اولیه آنها برآورده شود. این قبیل کارها برای زنان کارتن‌خواب بعد حمایتی قضیه است که در همه‌جای جهان این مهم برعهده شهرداری بوده است. مهم‌ترین بحث در این بین آسیب‌شناسی این موضوع است زیرا، وجود بسیاری از این آسیب‌ها در بلندمدت سبب ایجاد مشکلاتی می‌شود که باید برای جلوگیری از همه گیر شدن آن برنامه‌های ویژه‌ای اتخاذ شود. ارگان‌های متولی باید در صدد اصلاح این افراد باشند تا این تعداد آنها کاهش یابند. برای جلوگیری از این آسیب‌ها باید با استفاده از افراد کارشناس و متخصص و سایر نهاد‌ها مدنی به دلایل این آسیب پی برده و راه کاهش آن را پیدا کنیم. زمانی که دلایل مشخص شود می‌توان برنامه‌های قابل قبولی را در این زمینه تعریف کرد اما، تا زمانی که کار پژوهشی مرتبط با این آسیب اجتماعی نداشته باشیم کارهای ما از مرحله حمایتی فراتر نمی‌رود و ریشه‌کن کردن و پیشگیری از آن به وقوع نمی‌پیوندد. در کارهای پژوهشی باید به مساله نیازهای زنان کارتن‌خواب و مشکلات آنها پرداخته شود و براساس این نیازها به اقداماتی دست بزنیم. زنان کارتن‌خواب به‌طور حتم به نیازهای اولیه خود ازجمله، نیاز به غذا، امنیت و ... آشنایی دارند، در صورتی که از خود این زنان کارتن‌خواب برای رفع نیازهایشان کمک خواسته شود، تامین نیازهای آنها به راحتی ممکن می‌شود.

۱۳۹۳ آذر ۲, یکشنبه

مگر من زن نیستم؟ اثر سوجورنر تروث


«سوجورنر تروث»برده‌ای بود که آزادی خود را در سن سی سالگی به دست آورد و پس از آن به یک سخنران معروف علیه بردگی تبدیل شد. هنگامی که او در سال ١٨۵١، در انجمن حقوق زنان اوهایو شرکت کرد، بسیاری از شرکت‌کنندگان از ترس اینکه وی مسئله فمنیسم را به مسئله نامحبوب الغای بردگی گره بزند به حضور او اعتراض کردند.
او در سخنرانی بیاد ماندنی خود،توجه همگان را به تفاوت بین برخورد محترمانه با خانم‌های سفید پوست و برخورد سبوعانه‌ای که با او انجام می‌گرفت جلب کرد، و به این ترتیب بی‌توجهی جنبش فمینیستی به نیازهای زنان سیاه پوست را در کانون توجه قرار داد.
تروث اظهار داشت: «هیچ کس هیچ وقت به من کمک نمی‌کند سوار درشکه شوم یا از روی گودال گل و لای عبور کنم، یا جای خوبی را به من بدهد. مگر من زن نیستم؟» او با به چالش کشیدن مفاهیم جنیستی در مورد چیستی زن بودن – شکنندگی و ظرافت – که حقیقتاً به نوبه خود به عنوان استدلالاتی برای قدرت نیافتن خانم‌ها استفاده می‌شد، کار شاق و سوء استفاده جسمی‌ای را که از آنجان بدر برده بود را شرح داد، و بار دیگر پرسید: «مگر من زن نیستم؟» سخنرانی او به سنگ بنای فمینیسم چند هویتی تبدیل شد، مکتبی که بر اساس آن زنان تبعیض جنسیتی را بسته به‌نژاد، پیشینه اجتماعی اقتصادی، گرایش جنسی، و جنبه‌های دیگر هویتی خود به گونه‌های متفاوتی احساس می‌کنند، و فیمنیسم باید تمامی این عوامل را در نظر بگیرد تا به یک نماینده حقیقی و جنبش فراگیر برای عدالت اجتماعی تبدیل شود.

۱۳۹۳ آذر ۱, شنبه

فرشته قاضی: بازجوی من یک بیمار جنسی بود




تا پیش از این که در اتاق بازجویی با چشم‌بند و رو به دیوار بنشیند، هرگز تصور نمی‌کرد بازجوها او را با مسایلی مثل تجاوز تهدید کنند و از او بخواهند به اتهام روابط نامشروع با کسانی که حتی یک بار هم آن ها را ندیده است، اعتراف کند.
روزنامه نگاران و فعالان اجتماعی و سیاسی زیادی در دوران بازداشت با اتهام های اخلاقی تهدید و شکنجه شدند اما «فرشته قاضی» یکی از اولین زنانی بود که پس از آزادی، از این موضوع آشکارا سخن گفت.
او  سال ۸۳ به همراه چند روزنامه‌نگار دیگر به دستور «سعید مرتضوی»، دادستان وقت تهران دستگیر شد. پرونده پر جنجال آن ها که با عنوان «پرونده سایت‌های اینترنتی» معروف شد، مورد توجه رسانه‌های بین المللی قرار گرفت و حاشیه‌هایش پس از آزادی روزنامه نگاران هم ادامه داشت. زیرا آن ها پس از آزادی ساکت نماندند و از شکنجه‌ها، رفتارهای غیرقانونی، اتهام های غیراخلاقی و تهدید به تجاوز و... حرف زدند.
فرشته قاضی همراه دیگر روزنامه نگاران یک بار آن چه بر او در دوران بازداشت گذشته بود را در جلسه «هیات نظارت بر قانون اساسی» شرح داد و یک بار در دیدار با «هاشمی شاهرودی»، رییس وقت قوه قضاییه.
آن چه می‌خوانید، روایت فرشته قاضی از تهدیدها، برخوردهای پس از بازداشت و شنیدن اتهام های غیر اخلاقی است.
پیش از بازداشت، خبر داشتید در بازجویی‌ها اتهام هایی مانند روابط نامشروع و مسایل غیراخلاقی به شما وارد می‌شود؟
  • خیر. آن مقطع مثل الان نبود که راحت درباره مسایلی مانند تهدید به تجاوز شدن و یا متهم شدن به رابطه  نامشروع و تحت فشار قرار گرفتن سر مسایل اخلاقی- که وجود خارجی نداشت اما حربه  بازجو بود برای اعمال شکنجه- حرف بزنند. به شکل غیرمستقیم می شنیدیم که فلان روزنامه نگار یا فعال سیاسی که بازداشت شده، به او اتهام شرب مشروبات الکلی یا مواد مخدر زده اند یا رابطه نامشروع و... اما چون هیچ وقت خود آن ها حرفی نمی زدند، برای ما در سطح شایعه باقی می ماند. برای همین خود من هیچ وقت تصور نمی‌کردم اگر بازداشت شوم چنین چیزهایی مطرح می‌شود.
وقتی این مسایل در بازجویی‌ها مطرح شد، چه واکنشی نشان دادید؟
  • بسیار شوکه شدم. مدتی گیج بودم و واقعا نمی توانستم چیزهایی را که می دیدم و می شنیدم، باور کنم. دست به اعتصاب غذا زدم اما بی فایده بود، هیچ تغییری ایجاد نشد. قاضی «ظفرقندی» گفته بود که نشانت می دهیم با زندانیان حرفه ای! چه رفتاری می کنیم. اعتصاب غذا را مربوط به زندانیان حرفه ای می دانست.
رفتار بازجو زمانی که این مسایل را مطرح می‌کرد، چه گونه بود؟
  • من بیش از هر چیز فکر می کنم بازجوی من یک بیمار جنسی بود و از طرح این نوع مسایل در بازجویی ها لذت می برد. این را از هم‌پرونده‌ای‌هایم که توسط همان فرد بازجویی شده اند هم شنیده ام. البته او را نمی دیدم. رو به دیوار و با چشم بند مرا می نشاندند و بازجو پشت سر من بود. اما لحن او و نوع صحبت کردن، ادبیات و واژه هایی که به کار می برد، هیچ‌یک نمی توانست نشان از یک آدم سالم باشد.
به طور مصداقی می‌توانید توضیح دهید که چه اتهام‌هایی مطرح می‌شد؟
  • مثلا از من می‌خواست به روابط نامشروع با آدم‌هایی اعتراف کنم که آن زمان  در راس امور قرار داشتند؛ از آقای «مصطفی تاج زاده»، «عطاالله مهاجرانی» و «محمدعلی ابطحی» گرفته تا خود آقای خاتمی. همه آن ها در آن زمان سمت های مهمی داشتند. در میان نام هایی که مطرح می‌شد، با چند نفرشان یا اصلا برخوردی نکرده بودم یا برخوردهای بسیار کوتاهی داشتم اما بازجو از من می‌خواست به رابطه نامشروع با آن ها اعتراف کنم. وقتی من چیزی نمی‌گفتم، خودش شروع به حرف زدن می‌کرد و با لحن بسیار مشمئز کننده و آزار دهنده‌ای که انگار دارد جزییات یک فیلم پورن را تعریف می‌کند، داستان هایی از روابط نامشروع تعریف می‌کرد.
آخر سر مجبور به اعتراف شدید؟
  • ببینید، برای من دو موضوع مطرح کردند و فشار می آوردند که یکی از آن ها را حتما قبول کنم؛ یا اتهام رابطه نامشروع را باید می‌پذیرفتم و یا اتهام جاسوسی را. من اتهام جاسوسی را پذیرفتم برای این که در این مورد فقط خودم باید جواب می‌دادم. اما اگر اتهام رابطه نامشروع را می‌پذیرفتم، پای آدم‌های دیگری وسط می‌آمد.
شما بازجویتان را دیدید؟
  • در ابتدا که در «بازداشتگاه مخفی» بودم، همیشه با چشم‌بند به بازجویی می‌رفتم اما یک بار که سر همین مسایل اخلاقی بحث می‌کرد، من به اعتراض از جا بلند شدم و چشم‌بندم را بالا زدم. بازجو هم از پشت دستش را روی صندلی کوبید و من با صورت روی دسته صندلی افتادم و دماغم شکست. بعد از انتقال به اوین، بازجویی‌ها تمام شده بود. فقط بازجو از من می‌خواست که جلوی دوربین اعتراف کنم. در این جلسه‌ها بدون چشم‌بند بازجو را دیدم و پس از آزادی متوجه شدم ایشان که به دو نام «کشاورز» و «فلاح» معروف بود، بازجویی از تمام هم‌پرونده‌ای‌های من را به عهده داشته است. جالب این جا است که یک سال و نیم پس از بازداشت، من یک سفر خارج از ایران داشتم و وقتی به ایران آمدم، از سوی دفتر پی‌گیری وزارت اطلاعات احضار شدم و آن جا دوباره با بازجویم روبه رو شدم.
آقای مرتضوی نقشی در بازجویی‌های شما داشت؟
  • در دوران بازداشت یک بار در بازداشتگاه توانستم صدای ایشان را تشخیص دهم. چون من به عنوان خبرنگار بارها در جلسه های محاکمه مطبوعات حضور داشتم، یک بار هم پیش از دستگیری، توسط ایشان بازجویی شده بودم. صدا و تکیه کلام‌های او را می‌شناختم و یک روز متوجه حضور او در بازداشتگاه شدم. اما بعد از بازداشت، ما بارها به دفتر ایشان رفتیم و توسط خودشان بازجویی شدیم.
او در مقام دادستان هم در بازجویی، اتهام های غیراخلاقی مطرح می‌کرد؟
  • سعید مرتضوی سعی می‌کرد به طور علنی این حرف ها را مطرح نکند اما یک بار که وکیل من را از اتاق بیرون کرد، بسیار زیاد به من نزدیک شد به طوری که وقتی صحبت می‌کرد، هوایی که از دهانش خارج می‌شد به صورتم می‌خورد. گفت هر کدام از حرف های بازجو می‌تواند به واقعیت تبدیل شود. بازجو در جریان بازجویی بارها من را تهدید به تجاوز کرد. می‌گفت «این جا یک سری مردها هستند که سالیان سال است زن ندیده‌اند، با آن ها هم سلولت می‌کنم» یا مثلا می‌گفت «تصادف در ایران زیاد اتفاق می‌افتد، شاید همسرت زیر ماشین برود» و... . وقتی مرتضوی گفت این‌ها می‌تواند حقیقت داشته باشد، بار دیگر شوکه شدم. من از دست بازجو شکایت داشتم اما دادستان داشت حرف های او تایید می‌کرد و خودش با بازجو هم‌دست بود.
بعد از آزادی درباره این برخوردها صحبت کردید؟
  • من از این موضوع بسیار صدمه دیدم، بنابراین در این‌باره به صورت علنی صحبت می‌کردم. معتقد بودم اگر کسانی که قبل از من بازداشت شده بودند، در این باره صحبت می‌کردند لااقل من تجربه شنیداری داشتم و آن‌قدر شوکه نمی شدم؛ حداقل در بازجویی ها با کمی آمادگی می توانستم کم‌تر آزار ببینم. یادم می آید فضا آن قدر بسته بود که حتی  وقتی درباره این رفتارها و اتهام‌های غیراخلاقی و غیرانسانی با همکارانم صحبت می‌کردم، بعضی از آن ها می‌گفتند «خب، این‌ها را نگو، به ضرر خودت است». اما من می گفتم چرا نباید بگویم؟ بنابراین وقتی آزاد شدم، بیش‌ترین موضوعی که درباره آن صحبت کردم، همین اعمال فشار از طریق اتهام‌های اخلاقی خلاف واقع بود. می خواستم حداقل کسانی که بعد از من بازداشت می شوند، بدانند چه در پیش دارند و در بازجویی ها چه مسایلی مطرح می شود. در دیدار با هر یک از مسوولانی که میسر می شد، این مساله را مطرح می کردم و بیش‌تر فکر می کردم طرح آن باعث می شود جلوی این مسایل گرفته شود. البته تصورم اشتباه بود و بعد از ما هم همین روند ادامه داشت و هم‌چنان نیز ادامه دارد.
در جلسه با آیت‌الله هاشمی شاهرودی به مسایل اخلاقی و روش بازجویی‌ها اشاره کردید؟
  • زمانی که پیش آقای شاهرودی می‌رفتیم، به ما گفتند در مورد مسایل اخلاقی که در بازجویی‌ها عنوان شده، حرفی نزنید و فقط مسایل سیاسی را بگویید. من گفتم اصلا مساله من فقط همین مسایل غیراخلاقی است. من به عنوان خبرنگار باید بدانم چرا به من درباره رابطه نامشروع و مسایل اخلاقی اتهام وارد شده و نمی‌توانم حرفی نزنم. زمانی هم که پیش آقای شاهرودی رفتیم، من پیش از هرچیزی شروع به بازگوکردن این برخوردها کردم. برخوردهایی را که با من شده بود با جزییات کامل شرح دادم. حال خودم آن قدر بد شد که وسط صحبت از جلسه بیرون رفتم. دیرتر آقای خاتمی به من گفت که آقای شاهرودی گفته این خانم حالش آن‌قدر بد بود که من تحت تاثیر قرار گرفتم.
چه کسانی به شما گفتند از این مسایل حرف نزنید؟
  • از کسانی که به نوعی کمک کرده بودند تا این دیدار شکل بگیرد؛ از معاون خود آقای شاهرودی تا حتی برخی هم‌پرونده‌ای‌ها که به خاطر فضای موجود، آن‌ها هم پرهیز می کردند از این که بگویند در بازجویی ها تحت چنین فشارهایی قرار گرفته اند. البته آن ها هم با جزییات کامل بیان کردند.
واکنش آقای شاهرودی پس از شنیدن این حرف ها چه بود؟
  • اولین حرفی که شاهرودی به ما زد، خیلی جالب بود. ایشان گفت: «آقای مرتضوی به من گفته که شما در اینترنت کارهای مبتذل کردید. عکس ائمه اطهار، حضرت امام، حضرت آقا (خامنه ای) و حتی خاتمی را هم مبتذل کردید و در اینترنت منتشر کرده‌اید.»
    یادم می آید همان موقع به شکل نصیحت به ما گفت: «کامپیوتر چیز خوبی نیست. در خانه‌ام کامپیوتر دارم اما برای این که دخترم سراغ آن نرود و به گناه آلوده نشود، وقتی از خانه بیرون می‌آیم در اتاق را قفل می کنم.» این حرف ها را نقل به مضمون از قول آقای شاهرودی می‌گویم چون کلماتش را دقیق به خاطر ندارم.  آقای شاهرودی واقعا فکر می کرد این عکس هایی که مثلا با لباس زیر از آیت الله خامنه‌ای منتشر شده، ما درست کرده‌ایم و در سایت های اینترنتی قرار داده‌ایم و جرم ما این است. یعنی فکرش را بکنید، رییس قوه قضاییه اصلا نمی‌دانست جریان واقعی پرونده‌ای که همه جا، حتی در عرصه بین المللی مطرح شده و «کوفی عنان»، دبیر کل وقت سازمان ملل درباره‌اش صحبت کرده بود، چه است. وقتی شروع به صحبت کردیم، واقعا مشخص بود که شوکه شده. به ما نیم ساعت وقت داده بودند که صحبت کنیم و بعدش ایشان باید به یک شورایی می رفت. اگر اشتباه نکنم، «شورای عالی انقلاب فرهنگی» بود. اما وقتی ما شروع به حرف زدن کردیم، جلسه طول کشید و آقای شاهرودی به شورا نرفت و فقط به دقت به حرف های ما گوش می‌کرد.
این دیدار نتیجه‌ای هم داشت؟
  • پس از دیدار با آقای شاهرودی، دیگر ما از سوی مرتضوی احضار نشدیم و پرونده از دست او خارج شد. لازم است بگویم از زمان آزادی تا زمانی که به دیدار آقای شاهرودی رفتیم، 13 بار از سوی مرتضوی احضار و بازجویی شده بودم.
شما بعد از این دیدار، به جلسه هیات نظارت بر قانون اساسی هم رفتید و درباره این مسایل صحبت کردید. واکنش‌ها در آن جلسه به چه شکل بود؟
  • حضور ما در جلسه هیات نظارت بر قانون اساسی پیش از دیدار با آقای شاهرودی انجام  شد. آقای خاتمی این هیات را مسوول بررسی پرونده ما کرده بود. ما در این هیات به طور کامل مسایل را توضیح دادیم؛ از اتهام های اخلاقی، جاسوسی و امنیتی گرفته  تا رفتارهای غیرقانونی؛ از بازداشت های غیرقانونی تا بازداشتگاه مخفی و هر آن چه که در بازجویی ها و بازداشتگاه و سپس زندان اوین گذشته بود. خب، خیلی متاثر شده بودند. دکتر هاشمی، آقای ابطحی و دکتر امینی واقعا متاثر بودند. اما یک نکته هنوز از آن جلسه توی ذهنم است که یادآوری آن به تلخی مرا می خنداند. فکر کنید همه مسایل را بیان کردیم، همه فشارها، از تهدید به تجاوز گرفته تا تهدید به بازداشت یا کشتن اعضای خانواده، بازجویی های غیراخلاقی  و امنیتی و ضرب و شتم و شکستگی بینی و... بعد یک باره آقای «هاشم زاده هریسی» که عضو مجلس خبرگان هم هست به من گفت من فقط یک سوال برایم مطرح شده خانم قاضی، بازجوی شما مرد بود یا زن؟
الان افراد زیادی درباره تجربه های خود در مورد بازجویی‌های غیراخلاقی حرف می‌زنند. وقتی از کسانی که به  تازگی بازداشت شده‌اند درباره تجربه‌ها و نوع اتهام‌هایی که مطرح شده می‌شنوید، چه قدر یاد تجربه‌های خودتان می‌افتید؟
  •  واقعیت این است که برایم خیلی تلخ است و آزار می بینم. این  چیزی است که با پوست و گوشت و استخوان تجربه کرده ام و متاسفم که همه تلاش من و همکارانم برای بازگویی این مسایل با این امید که مسوولان جلوی تکرار این روند را بگیرند، نتیجه بخش نبوده است. ما با همه مشکلات، فشارها و خطرهایی که آن زمان وجود داشت، سکوت نکردیم؛ مصاحبه کردیم، نزد مسوولان مختلف رفتیم و شاید بعضی ها خود ما را هم زیر سوال بردند؛ خوششان نیامد و ما را دعوت به سکوت هم کردند که این مسایل را نگویید و فقط از بازجویی های سیاسی و امنیتی حرف بزنید. اما اهمیت ندادیم و باز گفتیم. ولی متاسفانه تصور ما اشتباه بود و این روند هم‌چنان ادامه یافت.