۱۳۹۲ مهر ۱۴, یکشنبه

تعصب تعصب تعصب و باز هم تعصب کی دست از سر ما انسانها بر می داری؟


آدم چقدر باید بی شرف و بی وجدان باشه که رویه دختر خودش اسید بپاشه 

تهمینه یوسفی دختر جوانی به نام مورد اسید پاشی توسط پدرش و بردارش قرار گرفت.

خواهر بزرگ تهمینه که خود نیز چند سال پیش به ضرب چاقوی پدرش زمانی را در بیمارستان سپری کرده بود گفت: خواهرم تازه با پسری جوان عقد کرده بود و در دوره نامزدی متوجه شد که شوهرش اعتیاد به مواد مخدر دارد.

خواهرم که از این موضع بسیار آزرده خاطر شده بود قصد جدا شدن از شوهرش را داشت که پدر و مادرم با کار او مخالفت شدیدی کردند، چند روزی زندگی خواهرم با پدرم با جر و بحث گذشت و پدرم از آن جایی که می‌دانست خواهرم بسیار روی جهیزه‌اش حساس است اقدام به فروش لوازم جهیزه‌اش کرد تا این که 2 خرداد ماه ساعت 13 وقتی خواهرم به خانه آمد متوجه شد که فرش جهیزه اش را پدرم برده و فروخته است.

جر و بحث خواهرم با پدرم بالا گرفت تا جایی که مادرم برای حل مشکل به برادر کوچکم که متولد 1369 است تماس گرفت برادرم بدو ورود به خانه خواهرم را مورد ضرب و شتم قرار داد و سپس پدرم به برادرم گفت: صورتش را بگیر تا اسیدی را که از قبل آماده کرده ام بیاورم در این لحظه بود که من از خانه فرار کردم چرا که می ترسیدم بلایی نیز سر من بیاورند.

در این میان قربانی اسید پاشی درباره روز حادثه و ماجرای بعد از فرار خواهرش از خانه گفت: ابتدا خواستم فرار کنم ولی برادرم درب خانه را پس از خروج خواهرم قفل کرد و صورتم را محکم در دستانش گرفت و پدرم نیز اسید را روی صورت و بدنم ریخت سپس یک طناب دور گردنم حلقه کردند و پدرم از یک طرف و برادرم از طرف دیگر آن را کشیدند تا از فشار خفگی و ضرب و شتم بی هوش شدم.

قربانی اسید پاشی ادامه داد: چند ساعت بعد که به هوش آمدم از شدت سوختگی بلافاصله وارد حمام شدم و سپس در حالی که پدرم قصد کشتن من را داشت با التماس های مکرر من از اقدامش صرف نظر کرد و مادرم به برادر بزرگترم تماس گرفت تا من را به بیمارستان برساند.

تهمینه یوسفی در خصوص درمانش گفت: تا حال حاضر هیچ کمکی از سوی پدرم دریافت نکردم و مخارج چهار عمل پوستم را با فروش طلاهایم تامین کردم و تنها دغدغه ام بعد از بین رفتن کامل زیبایی صورتم و عمل ها میلیونی آینده ام و نداشتن سرمایه کافی این است که بعد از مرخصی با خواهرم کجا بروم، در چه خانه ای زندگی کنم چرا که اگر به خانه پدرم بازگردم به طور حتم کشته خواهم شد
.............................
لطفا به اشتراک بگذارید و اطلاع رسانی کنید
كساني كه قصد كمك و حمايت‌هاي مالي دارند مي‌توانند كمك‌هاي مالي‌شان را به شماره كارت 6037991104508423 و شماره حساب 0105970415001 به نام تهمينه يوسفي در بانك ملي واريز كنند.
.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر