۱۳۹۲ آبان ۲۶, یکشنبه

تمام سرزمینم پُر ز مین و پُر سلاح و جنگ و خونریزی است چه کس دست مرا خوانده که دنبال نگارم من به میدان باز میگردم؟

در اینجا من بدنبال تن سردار بی سر یا تن خونبار میگردم
بدنبال پدر یا همسرم من در میان هر چه بر جا مانده میگردم
جهان جنگ است و من در کشورم هر روز بی سامانه میگردم
در این میدان چه بی رویا و خونینبار باز میگردم و میگردم
تمام سرزمینم پُر ز مین و پُر سلاح و جنگ و خونریزی است
چه کس دست مرا خوانده که دنبال نگارم من به میدان باز میگردم؟
تمام عمر من بگذشت از بهر همان یک لحظهء آرام و رویائی
مرا کاوید مرا گوئید بدنبال کلاه خُود او یا کفش آن دلدار میگردم
همین زاغ و زغن با قار قار بس دروغش وعده ها میداد
که من والی اسلامم ولی من در بدر دنبال این شیخ رذالت باز میگردم
جهان بگذشت و من بازم بدنبال صفا و صلح بی بنیاد میگردم
بدون شیخ و اسلام و همین خونین مذهب صد دو چندان باز میگردم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر