۱۳۹۲ آبان ۳۰, پنجشنبه

، با دریغ و درد …


متن نوشته شده در اعلامیه فوت اوین عثمانی که بخاطر آن خانواده اش از سوی نیروهای امنیتی فراخوانده شد!


خواهر کوچکم”آوین”

لباسهای آسمانی عروسی ات تمام فصل هایمان را سفید پوش کرد

و آن تیر رها شده روزی به جبران زیبایی حرام شده ات، از شرم به خان تفنگ باز می گردد!

بخواب خواهرکم، مبادا که زوزه های مستاصل گرگ رویای پاییزی ات را بر آشوبد

سر بر بالش برگ بگذار و بخواب و آرام باش ….

مرثیه ای نابهنگام برای آوین، که در ابتدای زیبا شدن بود و جهالت تفنگ مجالش نداد، با دریغ و درد …

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر