۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه

تویی که ظلم و جهلی به سراب واقعیت


بغض گریان یه دردم
اشک کتمان حقیقت
توی سیلاب خشونت
که زخمیست عدل و عدالت
وطن خونیست پیراهنت
به دست یک عمر دشمنت
رد پای ظلم تو پیداست 
به لگد مال مساوات
تو که گفته بودی نوری
دشمن شب سیاهی
حال روزت تاریک چون شبی 
خورشید هم ندارد نور شمعی
شعارت سایه امن عدالت 
دشمن فقر و خشونت
مکتب راه حقیقت
در زمان پر ز جهالت
اما نه تو یه دزد نوری 
دشمن حق و حقیقت
حاسد آزادی و برابری
دوستی و رحم وعدالت
تویی که ظلم و جهلی
به سراب واقعیت
dany2013

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر